رمان فالچ

رمان فالچ

سمیه کمره‌ای

ژانر: ترسناک ، تخیلی ، رازآلود 

خلاصه فصل اول : 

خانواده ای که سالیان درازی بی سرپرست (آلفا) زندگی کردند ؛ پس از اتفاقات عجیبی که با ورود یک دختر به زندگی شان رخ می‌دهد در صدد یافتن آلفای گـروه خود می‌گردند . 

در این میان اتفاقی غیر قابل پیش بینی آنها را از یکدیگر جدا می‌سازد و هریک دا درگیر حل گوشه‌ای از این معما می‌کند . 

جـوان‌ترین اومگای گروه ، تصمیم می‌گیرد پس از گم شدن برادر بزرگترش ، خواب های عجیب‌اش را دنبال کند تا اینکه پس از مدتی موفق به یافتن آلفایش می‌شود .

الفا و اومگا به کمک یکدیگر راهی برای مهار کردن ان دختر پیدا می‌کنند اما در این بین رویداد هایی رخ می‌دهد که باز افراد خانواده را به یک‌دیگر می‌رساند .

اما آیا آلفا ، آلفای همه اعضای خانواده است!؟ 

آیا روح دخترک آزاد می‌شود؟

در فصل دوم بخوانید .

مقدمه :

نوع خاصی از زندگی‌ها هستند که گاهاً ، هرگز با آنها برخورد نخواهیم داشت! 

زندگی ادم های این قصه از همان نوع است . 

در تنش برای کنار هم بودن می‌جنگند و فاصله بین بی‌نهایت فرشته و بی‌نهایت لجن را دست در دست یکدیگر ، برای رسیدن به ابدیت طی می‌کنند . 

آنها بدن ها دارند اما خانواده یک روح است!

روحی برای همه اعضای خانواده.

گونه ای که منِ بی تو را ما نمی‌داند تا تو ِ بی من شکل نگیری .!

این همان نسلی‌است که نژادش از همه برتر است . 

از خطه خدایان 

و دیار سلاطین 

اینان همان هایی هستند که زندگی را فرای زندگی کردن ، زندگی می‌کنند خدا گونه ! 

شجاعانه .

«فـالـْـچ»